فرهنگ امروز/ شاهرخ دولکو:
پائولو و ویتوریو تاویانی آبروی سینمای ایتالیا در دهههای ٦٠، ٧٠ و اوایل دهه ٨٠ سینمای ایتالیا بودند. بهترین وارثان سینمای بزرگ نئورئالیسم که در خاموشی یا کمسویی بزرگان این سینما، این فرصت را به سینمادوستان دادند تا جلوهای دیگر از این سبک بزرگ سینمایی را شاهد باشند؛ سبکی که اینبار با سبک شخصی این دو برادر همراه شده بود و نشانههایی تازه مییافت.
سینمای برادران تاویانی در ظاهر بر پایههای اصلی نئورئالیسم بنا شده بود، اما طعم دیگری میداد: آنها با وجود همکیشی با بزرگان نئورئالیسم، اما، یکی از اصلیترین خصایص آن را گرفتند و با عنصری ضد آن جایگزین کردند: دوری از قضاوت. در فیلمهای برادران تاویانی شما هیچگاه در مقام قضاوت قرار نمیگیرید، هیچگاه تمایل احساسیتری نسبت به هیچکدام از طرفین درام ندارید، هیچگاه مجبور نمیشوید که میان دو انتخاب دست به تصمیمی بزرگ بزنید. شما مختارید. در همه ارکان فیلمهای این دو فیلمساز شما همیشه آزادید. آنها وقایع را «صرفا» به شما «نشان» میدهند. بیهیچ سویه اضافهای. دوربین آنها همیشه در حد یک ناظر صرف قرار میگیرد. نه به سوژههایشان نزدیک میشدند تا ترحم یا اشتیاق یا تأکید یا تمایلی به آنها نشان دهند، نه از آنها دور میشدند تا از شناخت و درک و فهم بینش آنها چیزی را از ما پنهان کنند. همهچیز تقریبا همیشه در نمای متوسط حضور داشت و ارتفاع دوربین تقریبا همیشه در راستای
دید چشم انسان.
آنها مثل انسان به شخصیتهایشان نگاه میکردند و از ما میخواستند ما هم مثل انسان آنها را ببینیم، با تمام تضادهایی که هر انسانی میتواند درگیرش باشد: خشونت/ بیآزاری (پدرسالار)، واقعیت/ تخیل (سنمیکله یک خروس داشت) و هنر/ زندگی (سزار باید بمیرد). سینمایِ ناظرِ برادران تاویانی همه این تقابلها را نظارت میکرد و هیچگاه هیچ قضاوتی درباره آنها نکرد. فقط همه آن چیزی را که بود، همانطور که بود، به ما نشان میداد و این بزرگترین هنر آنها بود: هنرِ دوستداشتن آدمها، در همان شکلی که هستند. داستان آدمهایی که از تنهایی به تنهایی سفر میکنند: از تنهایی فرد به تنهایی جامعه.
شاید درست مثل همین سفری که برادر بزرگتر داشت. از تنهایی کوچکش گریخت و به تنهایی بزرگتری متصل شد و در این میان یادش رفت که برادر کوچکترش را چقدر تنها گذاشته است. این، داستانی غمانگیز است از پیرمردی که پیرمردی دیگر را تنها گذاشت تا اصلیترین بنمایه سینمایشان را دوباره به ما یادآوری کند: تنهایی.
شرق
نظر شما